هادی و هدی با آن عروسک گردانهای سیاه پوش پر از پند و پیام اخلاقی بودند.
به گزارش آیفیلم، «مادر بزرگ، هادی، هدی بیایید، بیایید!» این شروع قصه بود. بعد عروسکها یکی یکی ظاهر میشدند و ما را با خودشان میبردند به دنیای سیاه خودشان که حالا میفهمیم این سیاهی زمینه به خاطر شیوه عروسک گردانی سریال بوده. چند نفر با لباسهای سیاه پشت سر عروسکها قرار میگرفتند و آنها را حرکت میدادند چون پشت صحنه هم سیاه بود و نور روی عروسکها بود ما آنها را نمیدیدم.
هادی و هدی با آن عروسک گردانهای سیاه پوش پر از پند و پیام اخلاقی بودند و در ادامه به بررسی شخصیت عروسک های این مجموعه تلویزیونی میپردازیم:
هادی: معمولا شخصیت اصلی ماجراها بود، سرنوشتش باید عبرت ما نو گلان تازه شکفته میشد.
هدی: همیشه عاقل تر از هادی بود و ظرف سه سوت هادی را به پدر و مادر میفروخت. پیرهن گل منگلی داشت.
پدر: با آن سبیل بزرگش مظهر همه پدرهای صاحب جنم و پر تحکم آن دوره بود و مثل همان پدرها هم خیلی کم حرف.
مادر: یک زن کدبانوی نمونه. همیشه چای اش به راه بود و کارش صفحه گذاشتن پشت سر هادی به اتفاق مادر بزرگ.
آق بابا: صاحب تنها مغازه بقالی موجود در محله هادی و هدی، نقش اصلی اش در سریال، دادن راپورتهادی و هدی به بابایشان بود. بعدها که سری دوم هادی و هدی ساخته شد، آق بابا هم صاحب بچه ای شد با صورت چروک و موهای سفید ولی اندازه هادی و هدی!
اگر شما هم دلتان برای مجموعه تلویزیونی «هادی و هدی» به صفحه کودک و نوجوان وبسایت آیفیلم بروید و این سریال را تماشا کنید.
ه خ / س م